جدول جو
جدول جو

معنی کین شمل - جستجوی لغت در جدول جو

کین شمل
ماهیچه های نرم دو طرف سرین
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ نِ شَ)
شهری است در صعید، در مقابل طهنه. و این غیر از شهری است که در مطریه است. نام آن در شعر کثیر آمده است. رجوع به معجم البلدان شود
لغت نامه دهخدا
(عَ نِ حُلْ وَ)
چشمه ای است در نواحی کوفه از نجف، در نزدیکی قطقطانه. و آن را با چند چشمۀ دیگر ’عیون’ نامند. از آنجا به قیّاره روند. وجه تسمیۀ آن بسبب مردن شتری است بدانجا. و گویند بسبب این است که حفرکننده آن ’جمل’ نام داشت. گویند از بصره تا عین جمل سی میل است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
کین مال
فرهنگ گویش مازندرانی
چارپایه کوچک چوبی
فرهنگ گویش مازندرانی
حالت خزیدن بر زمین با سرین
فرهنگ گویش مازندرانی
نرمه های دوطرف باسن، باسن نشمین گاه
فرهنگ گویش مازندرانی
از اجزای آسیای آبی
فرهنگ گویش مازندرانی
پرچینی که به گرد آغل ساخت شود
فرهنگ گویش مازندرانی
عضلات نرم کپل
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی جنگلی در مسیر مالروی سی سنگان به کجور
فرهنگ گویش مازندرانی